کمترين نرخ بيکاري و بالاترين ميزان اشتغال کشور به استان سمنان تعلق دارد
تاریخ انتشار: ۹ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۸۶۶۵۹۳
خبرگزاری آریا - رییس مجمع نمایندگان استان سمنان در مجلس در جلسه شورای اداری شهرستان دامغان ضمن بیان اینکه موفقیتهای کسب شده در حوزه اشتغال و کاهش بیکاری در استان سمنان حائز اهمیت است، گفت: کمترین نرخ بیکاری و بالاترین میزان اشتغال کشور به استان سمنان تعلق دارد که این مهم شایان تقدیر است.
به گزارش سرویس سیاسی آریا به نقل از خانه ملت؛ علی اکبر علیزاده برمی نماینده مردم دامغان و رییس مجمع نمایندگان استان سمنان در مجلس شورای اسلامی در جلسه شورای اداری شهرستان دامغان ضمن بیان اینکه سهم شهرستان دامغان از تولید ناخالص داخلی استان سمنان 14.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی ضمن بیان اینکه طی دو سال گذشته در حوزه سخت افزاری شهرک صنعتی دامغان به اندازه سی سال رشد اتفاق افتاده است، افزود: این دستاورد خوب اما ناکافی که باید برای ارتقا هر چه بیشتر آن تلاش کرد.
این نماینده مجلس در دوره یازدهم ضمن بیان اینکه سال گذشته نرخ رشد صنعت کشور هشت درصد بوده است، بیان کرد: این در حالی که این آمار برای شهرستان دامغان 33 درصد بوده است که امری بسیار ارزشمند و مهم تلقی میشود.
علیزاده برمی ضمن بیان اینکه میبایست برای رشد تولید، ارتقا صنعت و کاهش بیکاری در دامغان قدمهای مؤثری برداشت، تصریح کرد: برای کسب رتبه نخست دامغان پیرامون رشد تولید در استان سمنان تلاش میشود.
وی ضمن بیان اینکه موفقیتهای کسب شده در حوزه اشتغال و کاهش بیکاری در استان سمنان حائز اهمیت است، افزود: کمترین نرخ بیکاری و بالاترین میزان اشتغال کشور به استان سمنان تعلق دارد که این مهم شایان تقدیر است./
پایان پیام
منبع: خبرگزاری آریا
کلیدواژه: شهرستان دامغان استان سمنان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۸۶۶۵۹۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
یارانه سوخت هواپیماها فقط به دهکهای بالا تعلق گرفته است
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، برنامه بالاتر شبکه خبر میزبان آقایان بیات مشاور رئیس سابق سازمان هواپیمایی کشوری و حامد صاحب هنر کارشناس حوزه انرژی بود تا موضوع اختصاص یارانه به سوخت هواپیماها را با حضورشان بررسی کند.
مجری: این روزها میدانید که سفرها تعدادش افزایش پیدا کرده یک بار دیگر مسئله اینکه ما به سوخت هواپیما یارانه بدهیم یا نه مطرح بوده، میخواهیم در این مناظره به آن بپردازیم، چند تا آمار خدمتتان عرض بکنم اینکه مرکز آمار اعلام کرده ما چیزی حدود ۳۵ هزار میلیارد تومان در سال به سوخت هواپیما یارانه میدهیم، البته که منتقدین این آمار عدد دیگری را مطرح میکنند و نظرات دیگری دارند ولی به طور کلی بنزین هواپیما سوخت هواپیما لیتری ۶۰۰ تومان است که منتقدین میگویند یارانهای که اختصاص میدهیم، فقط به بخشی از قشر جامعه است که از سفرهای هوایی استفاده میکنند.
دعوت میکنم اگر علاقهمند هستید این بحث را دنبال کنید ما را تا پایان همراهی بفرمایید.
سوال: آقای صاحب هنر اساساً علت مخالفت شما با پرداخت یارانه به سوخت هواپیما از کجا میآید؟
صاحب هنر: در مورد کلیت بحث انرژی و عزیزان بیننده توجه داشته باشند به این موضوع که ما الان داریم در مورد یک قطره از دریا صحبت میکنیم، یعنی حدوداً روزی ۴ تا ۵ میلیون لیتر ما سوخت هواپیما داریم در کشور مصرف میکنیم این را مقایسه بفرمایید با بالای ۱۰۰۰ میلیون لیتر سوختی که در کشور در روز داریم میسوزانیم، یعنی دقیقاً ۸۰۰ میلیون متر مکعب که معادل ۸۰۰ میلیون لیتر سوخت مایع است گاز داریم مصرف میکنیم در روز و حدود ۲۰۰ میلیون لیتر هم بنزین و گازوئیل که بقیه فرآوردهها هم اضافه بشود بیشتر از این است. یعنی ما داریم در مورد ۵ میلیون لیتر در مقایسه با هزار میلیون یا یک میلیارد لیتر الان میخواهیم صحبت کنیم پس باید قبل از اینکه وارد بحث سوخت هواپیما بشویم تکلیفمان را در مورد آن بحث کلیت انرژی که دارد سوزانده میشود و مصرف میشود مشخص کنیم.
ببینید انرژی در خیلی از کشورها یک کاربرد ویژه دارد یک کالای استراتژیک و راهبردی است، مثلاً روسیه را نگاه بکنید معادل گازی که ما داریم مصرف میکنیم همین مقدار صادرات دارد به اروپا و به مثابه یک بمب اتم برایش کار کرد در این جنگ اوکراین همانطور که مشاهده فرمودید و یا قطر به طور مثال در این موضوع غزه باید متهم ردیف اول قطر باشد، چون حامی اخوان المسلمین و دوستان حماس حامی اولش قطر است نه ایران، ولی همه انگشتهای اتهام در رسانهها و افکار عمومی که دنبال میشود در دنیا به سمت ایران میآید و کسی به قطر نمیگوید که بالای چشمت ابرو است چرا، چون اولین صادر کننده ال ان جی دنیا است کسی نمیتواند با قطر شوخی بکند ولی ما کل این انرژی را که عرض کردم معادل صادرات روسیه به اروپا گاز داریم مصرف میکنیم و معادل کل گازی که چین با یک میلیارد و چهارصد و خردهای میلیون نفر جمعیت که آن خردهای ما هستیم کل گازی که چین دارد مصرف میکند ما هم داریم مصرف میکنیم پس کالایی که باید یک کالای راهبردی باشد استراتژیک باشد و اقتصادی باشد ما آمدهایم تبدیل کردهایم به یک کالای حمایتی که دولت برای اینکه سرپوش بگذارد بر این ضعفها و ناکارآمدیهای رفاهی که داشته آمده از انرژی استفاده کرده برای سرپوش گذاشتن روی این بحثها، اما این حمایت از کی؟ حمایت از مستضعفین یا مرفهین؟ نگاه به آمار کنیم میبینیم مثلاً در بحث بنزین دهک دهم نسبت به دهک اول هفده و نیم برابر بهرهمند است از یارانه بنزین در گاز و برق ۳ برابر در سوخت هواپیما ۴ درصد مردم کشور سفرهای هوایی استفاده میکنند و ما داریم یک یارانه سنگین اینجا پرداخت میکنیم، پس حمایتمان هم حمایت هدفمند و درستی نیست داریم از مرفهین استفاده میکنیم نه از مستضعفین.
یک بحث دیگر که مقدمتاً باید عرض کنم این است که اساساً از چه کالاهایی ما باید حمایت بکنیم و یارانه بدهیم به لحاظ علمی در بحث علم اقتصاد یارانه باید به کالاها و خدماتی تعلق بگیرد که اصطلاحا منفعت نهایی اجتماعیش بیشتر باشد از یعنی چی لبنیات مثلاً پروتئین، مثلاً آموزش منفعت فردی اش شاید آنچنان بالا نباشد طرف آنچنان رغبت نداشته باشد هزینه کند، برای آموزش هزینه کند، برای لبنیات بحثهای این شکلی ولی منفعت اجتماعیاش خیلی بالا است، جلوگیری از بیماری، بحث ارتقاء کیفیت نیروهای کار اینها در بحث آموزش باعث میشود که منافع اجتماعی این کالا بیشتر از منافع فردی باشد اینجا باید دولت یارانه بدهد، چون اگر ندهد تخصیص منابع به این کالاها کمتر از آن مقدار بهینه اتفاق میافتد.
سوال: آقای بیات شما چقدر با آقای صاحب هنر هم نظر هستید که فرمودند الان وضعیتی که داریم در حوزه یارانهها پیش میبریم حالا هم مثال بنزین را زدند و هم مثال سوخت هواپیما داریم از مرفهین بیشتر حمایت میکنیم تا قشری که مستضعفتر هستند؟
بیات: واقعیتش این است که آقای دکتر از جایگاه تخصصی خودشان به موضوع نگاه میکنند فرمایششان قابل احترام است برای ما و البته در مواردی کاملاً درست هم میگویند اینکه به اصطلاح اقتصاد در حوزه انرژی یک امر خیلی مهمی است، ولی یک نکتهای که ما اعتقاد داریم در بخش حمل و نقل هوایی بر این اساس است که ما بتوانیم ظرفیتهای را ایجاد کنیم ابتدا این منابع ملی در اختیار عموم و قاطبه مردم قرار بگیرد آنچه که سرریز بود طبیعتاً تجاری شود و به اقتصاد ما کمک بکند حالا در حوزه عمدتاً صادرات که اشارهای که عزیزانی که در حوزه نفت و گاز و مجموعه انرژی هستند در بخش سوخت هواپیما بیشتر روی آن مانور میدهند ولی به طور کلی اینکه انرژی استراتژیک است برای توسعه، اما حمل و نقل استراتژیک نیست برای توسعه ما داریم در مورد زیرساخت توسعه صحبت میکنیم که البته انرژی یکی از آیتمهای بسیار مهمی است حمل و نقل هوایی من همیشه در جلسات مختلف این را داشتهام امروزه مثل آب است برای حیات به خاطر سرعت به خاطر زمان همه آن هزینه فرصتی که شما اشاره کردید بخش زیادی از این فرصت در حوزه حمل و نقل هوایی دارد مدیریت میشود، در دنیا البته به عنوان موتور پیشران هم به آن نگاه میکنند.
ابتدا حاکمیت باید درک کند این مسئله را که حمل و نقل دیگر یک کالای لوکس نیست، مثل حالا یک تفکری که از قدیم روی این مسئله داشتند و یا احیاناً فقط میگفتند که جامعه مرفه دارد از آن استفاده میکند و لوکس گرایی میشود، امروزه باید بدانید که حتماً نزدیک به ۶۰ تا ۶۵ درصد حمل و نقل هوایی در کشور ماموریتی دارند جابجا میشوند از آمار ۱۷ میلیون مسافری که در سال ۱۴۰۱ جابجا شده در کشور پروازهای داخلی مان این به این معنی است که به اصطلاح بخش مهمی از نهادهای خصوصی و دولتی و حاکمیتی به دلیل یک ماموریتی دارند از حمل و نقل هوایی به عنوان یک ابزار سفر استفاده میکند نکتهای که ما داریم این است که این حمل و نقل هوایی به خاطر ایمنیاش که شاخص بالایی است.
من در جلسه قبل هم اشاره داشتم به یه مسئله که ما از سال ۱۳۰۵ تا به حال در طول این ۹۶ و ۹۷ سال ۳۰۰۰ نفر به پایین ۲۷۰۰ تا ۲۸۰۰ نفر با هواپیمای غیرنظامی که ثبت ایرانی باشد سانحه داده باشد منجر به فوت داشتیم در طول ۹۷ سال ما سالی ۱۷ هزار نفر اینجا دارند از بین میروند، دنیا رفته به سمت اینکه از حمل و نقل هوایی به عنوان یک ابزاری برای ایجاد یک شاخه مویرگی بین توسعه منطقهای و توسعه برابر بین مناطق استفاده کند حالا اینجا جایگاه انرژی در این توسعه چیست که ما الان بحثمان در این جلسه به این سمت است که کی باید اهمیت این سوبسید را درکش کنیم کی باید این سوبسید را کمترش کنیم که سوبسید از نظر ماها نیست از نظر دوستان حالا اشاره دارند که یارانه است و اینکه دارد مصرف میشود و میتواند مولد باشد و میتواند به عنوان یک سرمایه برای کشور و برای منافع عام هزینه شود.
سوال: آقای صاحب هنر شما که معتقد هستید یارانه است و معتقد هستید که باید حذف شود در مقدمهتان هم که اشاره کردید دلایلتان را هم میفرمایید؟
صاحب هنر: حالا مقدمه یک بخشی باقی ماند ولی در پاسخ به این بحثی که فرمودند یارانه نیست، احتمالاً دوستان اینطور حساب میکنند که هزینه تمام شده سوخت را در نظر میگیرند و میگویند دولت شاید هزینه تمام شده هر لیتر سوخت هواپیما برایش همین حدود ۶۰۰ تومان است پس یارانهای عملاً نمیدهیم.
بیات: خیر ما همچین حرفی نزدیم.
صاحب نظر: من هم عرض کردم احتمالاً خوب پس شما بفرمایید به چه دلیل؟
بیات: بینید یارانه از نظر ما البته در درک ما که طبیعتاً درک حرفهای نیست، چون اقتصاددان شما هستید و البته متخصص هوایی هم بنده هستم یارانه حمایت و کمک دولتی است برای ارائه خدمات یک محصول در برابر با توازن و توان جامعه توان اقتصادی جامعه که بتواند این توان را مدیریت کند به شکلی این به این معنی است که اگر باز از نظر ما که اگر بهای تمام شده یک محصولی فرض بگیرید شده ۱۰۰۰ تومان ۵۰۰ تومان را من ایر لاین دارم میدهم ۵۰۰ تومانش را دولت کمک میکند اینکه دولت بیاید از من ایرلاین یا از ظرفیتی که در کشور وجود دارد، درآمدزایی به عنوان یک نگاه تجاری داشته باشد، ما اعتقاد داریم که این اصل درستی نیست، چون صراحتاً میشود گفت که بر خلاف اصل انصاف است علی الجمله بنیاد حقوقی بشر که از وظایف حاکمیت است که شرایط ایجاد کند که مردم به زحمت نیفتند البته اگر مازاد باشد طبیعتاً میتواند این را تجاری کند این یک موضوع دوم این است که وقتی میگوییم یارانه شما میفرمایید که بحث هزینه فرصت مطرح شد که آیا ارزشی دارد این سوخت ما حدوداً سال گذشته ۲۱۷ هزار ساعت پرواز در کشور انجام شده.
صاحب هنر: داخلی؟
بیات: من حرفم داخلی است من اصلاً، موضوع بین الملل قابل بحث است به صورت جدیتر ولی در ۲۱۷ هزار ساعت حدود ۶۰۰ میلیون لیتر سوخت مصرف شده حدوداً تخمین زده میشود این مقدار است ارزش این نزدیک به ۱۶ هزار میلیارد تومان است با فوب خلیج فارس ۲۷ هزار تومان ۶۶ سنت البته حالا من میگویم سنت، چون آن یه تیکهای هم که شما فرمودید درست است که به اصطلاح از تالار ۲ دارد به عنوان یک نرخ دوم دارد محاسبه میشود با این حال این ۲۷ هزار تومان ۱۶ هزار میلیارد تومانی که اینجا ارزش این است و من ایرلاین دارم ۳۶۰ میلیارد تومانش را میدهم شما میفرمایید که خیلی خوب این هزینه فرصت است و میتواند تبدیل به به اصطلاح یک کالایی بشود که من این را بتوانم به نفع کشور پول بسازم ازش خیر ما میگوییم که این اتفاق نمیافتد.
چون اصلاً کشور توان صادرات این و فروش این ۶۰۰ میلیون لیتر را قطعاً از نظر من ندارد ممکن است در این شرایط البته در شرایط سیاسی شرایطی که روابط بینالملل محدود از شرایطی که در جنگ اقتصادی هستیم در جنگ اقتصادی دستگاههایی که از جمله دستگاه ما که در برابر تحریم به صورت مستقیم است و موارد دیگر این یک مورد مورد دوم اینکه ارزشش ۲۷ هزار تومان است در ارزش جهانی به صورت میانگین حالا ارزشی که در فوب خلیج فارس است ۶۶ سنت حدوداً نرخی که خود شرکت پالایش پخش اعلام کرده آیا توان مردم هم همین عدد است یعنی ساعت کاری که ما الان داریم دهیم مثلاً فرض بفرمایید ساعتی ۱۵ دلار است که این را داریم با آن مقایسه میکنیم ارزشش را ولی توان را نمیبینیم، نکته سوم این را داریم به یک قشری میدهیم که آن قشر کی هستند که این را در ادامه انشالله من خدمتتان خواهم گفت.
سوال: آقای صاحب هنر بفرمایید؟
صاحب هنر: پس مشخص شد که شما میفرمایید هزینه تمام شده سوخت هواپیما همین حدودی است که؟
بیات: خیر من مثال هزار تومان زدم نگفتم من اصلاً اطلاعی ندارم از اینکه چه خبر است هیچکس اطلاعی ندارد از بهای تمام شده هیچ اطلاعی ندارم.
صاحب هنر: ولی به لحاظ علمی عرض کردم ما یارانه دو بخش داریم، یکی یارانه سریع که همان است که شما فرمودید که دولت نقدی بخواهد پرداخت کند و حمایت بکند و یک یارانه پنهان یا هزینه فرصت هرچی اسمش را بگذاریم و معنیش این است که دولت به عنوان نماینده ۸۵ میلیون نفر جمعیت میتواند در واقع این منابع انرژی را با قیمت بالاتری بفروشد و این را صرف مردم بکند ولی از این صرف نظر کرده با قیمت پایینتر دارد به یک بخشی میدهد این یک نکته نکته بد اینکه ما در واقع با صنعت هواپیمایی و گردشگری هیچ مناقشه و مشکلی نداریم.
ما اتفاقاً میگوییم که باید جامعه هدف ما مسافرینی باشند که در واقع از این منابع دارند استفاده میکنند. چرا الان یک مسافری که دارد میرود خارج از کشور هم باید ۱۰۰۰ دلار ما ارز با نرخ تالار دوم بهش بدهیم و یک یارانه این شکلی در اختیار طرف قرار بگیرد که الان حساب کنید با عرض بازار آزاد شاید هزینه سفر طرف از این طریق تامین میشود و از این طرف سوخت هواپیمایی هم که میدهیم دوباره روی آن یارانه پنهان داشته باشد آیا کسی آمده حساب بکند کشش قیمتی تقاضای بلیط هواپیما به چه صورتی است آیا شما فکر میکنید اگر قیمت هواپیما، مثلاً قیمت بلیط ۴۰ درصد ۵۰ درصد افزایش پیدا کند مارکت سایز شما کاهش پیدا خواهد کرد به طور معنادار مطالعاتی که در بین الملل انجام شده نشان میدهد که، چون اقشار پردرآمد دارند از هواپیما استفاده میکنند به خصوص در مسافتهای طولانی به خصوص در سفرهای تجاری اینها به شدت تقاضایشان کم کشش است و نسبت به قیمت اصلاً عددی نیست برای کسی که تاجر است مدیرعامل یک شرکتی است برای بازدید پروژه میخواهد سفر بکند بلیط هواپیمایش ۱۰ برابر هم بشود اصلاً برایش محسوب نمیشود و حساب نمیآید و سفرهای ماموریتی دولتی که شما فرمودید این هیچ تاثیری نمیگذارد چرا، چون بالاخره از این جیب به آن جیب است دولت طرف را مکلف کرده که این ماموریت را برود و اگر بلیط هواپیمایش هزینهاش بالاتر باشد از آن طرف، چون سوخت بالاتری دارد میفروشد این از این جیب به آن جیب میشود برای دولت و هیچ تاثیری نمیگذارد روی سفرهای اداری و ماموریتی، لذا ما باید عرض کردم یک پله برویم بالاتر در مورد کل انرژی صحبت کنیم.
سوال: الان دو تا نکته آقای بیات اشاره کردند اگر پاسخش را بدهید یکی بفرمایید که موافق هستید باهاشون یا نه و پاسخشان را هم بدهید و یکی اینکه فرمودند که اگر میخواهید شما سوخت هواپیما را دلاری و جهانی حساب بکنید باید دستمزد هم جهانی بهش نگاه کنید و یکی هم اینکه گفتند اساساً امکان فروش این فرآورده این هزینه فرصتی که شما بهش اشاره کردید اگر اینجا یارانه ندهیم میتوانیم جای دیگر بفروشیم هم فرمودند که از نظرشان حقق پیدا نمیکند موافق هستید؟
صاحب هنر: نخیر، ببینید اولاً در مورد آن بخش اول عرض کردم ما ۴ درصد جامعه از بلیط هواپیما و از سفر هواپیما دارد استفاده میکند و ۸۵ درصد این مسافرین از سه دهک بالا هستند، بعد میشود گفت اکثر این افراد یا بخش قابل توجهی از این افراد یک درآمدهای تقریباً دلاری دارند همین الان یعنی مشکل درآمد ندارند و نکته دیگر اینکه بازار کار از بازار انرژی ما باید تفاوت قائل شویم بازار کار ما به لحاظ زیرساختی با بازار منطقه و کشورهای دیگر متفاوت است ما وفور نیروی کار داریم و اینجا اتفاقاً دارد کف دستمزد را قرار میدهد که دستمزدها بیاید بالا و از یک حدی پایینتر نرود ولی در انرژی برعکس دولت دارد سرکوب میکند و قیمت را میآورد پایین یعنی کاملاً عرضم به حضور شما برعکس است و اینطور نیست که بگوییم که، چون انرژی را دولت در واقع میخواهد آزاد کند، دستمزد هم آزاد بکند، دستمزد همین الان دولت دارد حمایت میکند که بالا باشد و این، چون اختلافات ساختاری ما داریم در منطقه به صورت طبیعی نرخ دستمزد در کشور پایین است.
ما این وضعیت را داریم و اتفاقاً یکی از منابعی که میتواند در اختیار دولت قرار بگیرد و در بودجه هزینه بکند بودجه عمرانی و بودجه جاری و باعث بشود که دستمزد برود بالا همین یارانه پنهان است یعنی اگر ما میخواهیم دستمزدها برود بالا باید یک درآمدی برای دولت خلق شود و هیچ منبعی جز انرژی در اقتصاد کشور ما سراغ نداریم که شما حساب کنید که سالی ۱۰۰ هزار میلیارد دلار یارانه پنهان ما داریم میدهیم این هیچ جای اقتصاد کشور نیست ۱۰۰ میلیارد دلار درآمدی که داریم از آن صرف نظر میکنیم به این معنی است که ما اقتصاد با جی تی پی تریلیون دلاری میداشتیم که ۱۰۰ میلیارد دلار به صورت نت و خالص در اختیار ما قرار بگیرد یعنی ما از یک اقتصاد دو تریلیون دلاری داریم صرف نظر میکنیم گویا با این یارانه پنهان دادن اگر این آشکار شود و در اختیار دولت قرار بگیرد قطعاً دستمزدها و حقوق و مزایا افزایش پیدا میکند.
سوال: آقای بیات قانع شدید؟
بیات: خیر، خیلی ساده است، ببینید مسئله آنچنان که نشان میدهد پیچیده هم نیست یک درهای بین ما از شما آن طرف دره ایستادهاید و ما اینور دره شما گرسنهتان است و من هم غذا دارم یا بالعکس یک مراوده است که میتواند شما را به حیات برگرداند حالا حیات اقتصادی حیات برای زندگی حیات برای بحثهای سیاسی توسعه و موارد دیگر با اینکه فاصله ما ممکن است ۱۰ متر باشد و عمق این دره به شدت بالاست که تحریم دارد بیشترش هم میکند پل است که میتواند این مراوده را برقرار کند و این پل در چنین شرایطی جز هواپیما نیست، البته من مسئلهام فقط موضوع مسافر نیست بحث بار هم ما داریم هواپیمایی حمل و نقل هوایی امروزه در اصل اثرگذاریاش القایی است در سایر صنایع که آنها را مولد میکند.
مثلاً اگر در حوزه لبنیات به عنوان مثال ما این همه کارخانه لبنی داریم در کشور فرآوردههای لبنی اگر هواپیما داشتیم بعد آن هواپیمای باریمان از جهت ظرفیت تناژ حملش که آن بحث کارشناسی بحث هوایی است که اصلاً بخش سوخت ارتباطی ندارد یعنی به حوزه انرژی ارتباطی ندارد سایز هواپیما به نحوی بود که فرکانس پروازش میتوانست با توجه به ضریب اشغالش روزانه بشود و پرواز میکردیم به بازارهای هدف و هم مرز که در زمان کم این محصول را که کیفیتش و ارزشش بستگی به زمان دارد ارتباط مستقیم به زمان دارد صادرش میکردیم طبیعتاً حوزه توسعه صادرات خارجی مان اینجا میتوانست مولد شود اثرش در بنگاه اقتصادی در بنگاه لبنی و یا هر چیزی میتوانستیم در حوزه ارزآوری اقدام کنیم چطور ممکن است به این هدف برسیم.
صاحب هنر: رانتی که در نفت و انرژی است که ما الان یک بشکه نفت را استحصال میکنیم با هزینه تمام شده ۵ دلار میفروشیم ۷۰ دلار در هیچ صنعت دیگری نیست یعنی شما هر چقدر هم صنایع دیگر هم گسترش بدهیم.
بیات: این سند شماست بروید بپایید که این رانت ایجاد نشود چه ربطی به من دارد.
صاحب هنر: ما از این رانت داریم صرف نظر میکنیم که به قول شما حمایت کنیم از صنایع دیگر طرف تاجر است میخواهد صادرات انجام بدهد میخواهد واردات انجام بدهد.
آنجا درآمد خالصی که برای دولت ایجاد میکند و برای کشور ایجاد میکند به مراتب کمتر از اینجا خواهد بود ما نباید از این صرف نظر کنیم برای آن.
بیات: حرف شما درست به من ارتباطی ندارد من حمل کننده هستم من به عنوان یک شرکت هواپیمایی حمل کننده هستم حالا حمل چی را میکنم محصولی که برای کشور استراتژیک است و میتواند تولید ارز بکند میتواند در بحث صادرات غیرنفتی توسعه بدهد میتواند تاجری را جابجا کند که سرمایه کشور است.
ما امروزه مثال بزنم در اراک فرودگاهی داریم در شهر اراک پایتخت صنعت کشور نزدیک به حدوداً ۳۰۰۰ واحد صنعتی آنجا مستقر هستند ۹۰ درصد این واحدهای صنعتی دفاترشان در تهران است طرف برای اینکه یک ساعت به کارخانهاش سر بزند اینجا باید سه ساعت برود یک ساعت سر بزند یک جلسه با استاندار و یا مسئولینشان داشته باشد سه ساعت برگردد دو ساعت هم حاشیه ناهار و نماز و ...، برای یک ساعت کار سرمایه کشور ۸ ساعت زمانش رفته و احتمال از بین بردن این سرمایه با توجه به این زیرساخت جاده هم که داریم بردیم بالا.
صاحب هنر: خوب با هواپیما برود مشکلی نیست.
بیات: بله با هواپیما برود ما هم اعتقاد داریم زیرساخت در حمل و نقل هوایی مان باید به نحوی گسترش پیدا کند که این فرصت را داشته باشد که طرف با هواپیما برود ولی دربستی مثل تاکسیها.
صاحب هنر: چرا توسعه پیدا نمیکند؟
بیات: خیر توسعه پیدا نمیکند، چون کسب و کارهای کوچک توجیه پذیر نیست، مارکت سایز اینقدر کوچک است این کسب و کار شکل نمیگیرد کسب و کارهای کوچک برای ارائه این نوع خدمات و ایرلاینها برای گرفتن هواپیما برای جهت این نوع مسیرها، چون ما یک استراتژی غلط هم در صنعت حمل و نقل هوایی داریم از اتوبوس آمدهایم برای مسیری که نیازمند ون یا مینی بوس است داریم استفاده میکنیم این غلط است خودش حالا در این مسئله ما خودمان اعتقاد داریم که حمایتها باید حذف شود در آینده در یک نقطه زمانی نقطه شروعش بازار تعیین میکند که مشتری من است یا نیست با نرخی که اعلام میکنم بازار نمیآید قیمت من ناچاراً نرخ را میآورم پایین در این شرایط میگوییم که ما زمانی به این میرسیم که امکان بهسازی ناوگانمان را داشته باشیم که مصارف سوختمان را کم کنیم، چون نرخش دیگر آزاد است این یک میتوانیم کیفیت مان را تحت تاثیر قرار بدهیم آن منابعی که ۲۵ هزار۳۵ هزار تا که دولت الان دارد حمایت میکند و فرمودید که بیاورید در بخش حمایت شود و بحث گردشگری را من بتوانم تبدیل به یک هواپیمای نسبتا جوان کنم که به لحاظ کیفی برم بالا میتوانم خیر توان اقتصاد حمل و نقل هوایی کشور در شرایط فعلی